در روابط اجتماعى، کسانى بر دلها حکومت میکنند که دلشان را خانه مهر و محبت مردم کرده باشند. برعکس، آنان که «خود» را بیش از همه میپسندند و «خود» را بیش از دیگران دوست دارند و آسایش و راحتى خود را بر دیگران ترجیح میدهند، ... نه نزد خدا و رسول اعتبارى دارند، نه در دل و جان مردم، جایى و موقعیتى!. گوهر «خدمتگزارى به مردم»، تنها در دلهاى وارسته از منیت و خودخواهى یافت میشود. خداى مهربان، بندگانش را دوست دارد. کسانى را هم که به بندگان خدا خدمت و مهربانى کنند، دوست میدارد و این مقتضاى محبت و علاقه است.
امام على (علیه السلام) در مورد روش برخورد با مسلمان نیز فرمود: ان ا... یحب المرء المسلم الذى یحب لاخیه ما یحب لنفسه و یکره له ما یکره لنفسه؛ خداوند دوست دارد آن مسلمانى را که آنچه را براى خود میخواهد براى برادر دینی اش هم بخواهد و آنچه را براى خویشتن نمی خواهد براى او هم نخواهد (محاسن برقى، ج 1، ص 10). امام صادق (علیه السلام) درمورد ارزش دیدار برادران فرمود: من زار اخاه فى ا...، قال ا... عزوجل: ایاى زرت و ثوابک على و لست ارضى لک ثوابا دون الجنة؛ هر کس براى خدا از برادرش دیدار کند، خداوند عزوجل میفرماید مرا دیدار کرده اى و ثواب تو بر من است و به ثوابى جز بهشت براى تو راضى نمی شوم (اصول کافى، 3/ 255).
تا توانى به جهان، خدمت محتاجان کن
اگر مسایل و مشکلات مسلمانان برایمان اهمیتى نداشته باشد که اصلا مسلمان نیستیم! زیرا مسلمانى تنها به اسم و شناسنامه و نماز نیست. بخش عظیمى از محتواى اسلام را نوعدوستى، ایثار، خدمت به دیگران، کمک به درماندگان، کارگشایى براى مشکلات مردم و قضاى حاجت گرفتاران تشکیل میدهد. در حدیث نبوى آمده که فرمود: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس من الاسلام فى شئ، و من شهد رجلا ینادى یا للمسلمین! فلم یجبه فلیس من المسلمین؛ کسى که در حالى صبح کند که به امر مسلمانان بی فکر و اهتمام باشد، بهره اى از اسلام نبرده است و هر کس شاهد فریادخواهى و کمک طلبیدن مردى باشد که مسلمانان را به یارى میطلبد، اما پاسخى به او ندهد، از مسلمانان نیست»! پس باید بخشى از دل، محبت، فکر، زندگى، تلاش، اهتمام، عشق ورزیدن و دلسوزى کردن ما نسبت به دیگران باشد که بندگان خدایند و آفریدگار، از این راه، بندگان دیگرش را میآزماید. نتیجه مردم دوستى و همیارى، محبوبیت و سیادت است. هر که براى مردم کار کند، مردم نیز او را دوست خواهند داشت. هر که خدمتگزار جامعه باشد، از حق شناسى مردم بهرهمند میشود و هر که به مردم نیکى کند، در دلها جاى میگیرد. در حدیث میخوانیم که: «سید القوم خادمهم؛ سرور هر گروهى، خدمتگزار آنان است».
کارگشایى
از توفیقات مهم یک انسان، آن است که گشایش معضلات مردم به دست او باشد. نعمتى است که هزاران شکر و سپاس میطلبد. کارگشایى، از مقدسترین خدماتى است که مورد قبول و امضاى آیین خدا و شرع محمد (صلی الله علیه و آله) است. با عنوان «قضاء حاجت مؤمن»، انبوهى عظیم از روایات نقل شده که اهمیت و فضیلت و قداست کار راه اندازى و رفع نیاز مردم و برطرف کردن مشکلات آنان و... خلاصه در خدمت مردم و جامعه بودن را بیان میکند. این کار را باید به حساب خدا گذاشت و چشم تشکر و اجر هم از او داشت، نه از مردم.
تو نیکى میکن و در دجله انداز
«قصد قربت»، مایه ثمربخشى و ثواب الهى و ارزشمندى نیکوکاریهاست و ریا آفت آن به شما میرود. آنان که خالصانه و بی توقع و چشمداشت، گره از کار بسته مردم میگشایند، بندگان خاص خدا و مأموران ویژه الهی اند. توفیق و امداد الهى را همراه دارند، فیض دنیوى و اجر اخروى نیز، دستاورد این خدمت است. در حدیثی زیبا از حضرت رضا (علیه السلام) آمده: «ان ا... عبادا فى الأرض یسعون فى حوائج الناس، هم الآمنون یوم القیامه؛ خداوند را در روى زمین، بندگانى است که کارشان تلاش براى رفع نیاز و حاجت مردم است». آنان روز قیامت، ایمن و آسوده اند. نبى مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) هم فرموده است: بهترین مردم کسى است که مردم از او سود و بهره ببرند».
درسى از امام سجاد(علیه السلام)
شاید از درخشانترین فصلهاى زندگانى هر یک از پیشوایان دین، رسیدگى به محرومان و زدودن نیاز نیازمندان بوده است، درسى که از پیامبر خدا آموخته و رهنمودى که از دین به ارث برده اند. راستى، ملاک در «خیر» بودن آدمى به چیست؟ هر چه بیشتر سود رسانى به خلایق و گرهگشایى از کار مردم، به قدر توان. روایت است که امام زین العابدین (علیه السلام) از راهى که میگذشت، هر گاه در میان جاده به کلوخى بر میخورد، از مرکب خویش پیاده میشد و آن را با دست خود از وسط راه بر میداشت، آنگاه سوار شده، به راه خود ادامه میداد (لقد کان على بن الحسین یمر على المدره فى وسط الطریق فینزل عن دابته حتى ینحیها بیده عن الطریق). زدودن موانع راه، پرکردن چاله هاى خیابانها، رفع سد معبرها و دهها کار خدماتى دیگر، کارهاى شایستهاى است که زیبنده رفتار اجتماعى یک مسلمان است.
خرج مال و آبرو
سرمایه و دارایى، تنها پول و اندوخته مالى نیست، گاهى نفوذ و اعتبار، بیش از ثروت و پول میارزد. کمک به دیگران هم تنها خرج پول و مصرف مال نیست. کسى هم که تهیدست، اما آبرومند است، میتواند از وجهه و آبرویش سرمایه بگذارد و آن را در راه دیگران به کار اندازد. اگر خودتان هم کارهاى نیستید، ولى میتوانید نیازى را به کارگشایان منتقل کنید، خود این کار هم عبادت است و خدمت. نقش راهنما و واسطه داشتن براى حل مشکلات، مشارکت در پاداش آن خدمت است. اگر خودتان «مقصد» نیستید، میتوانید راهنما به سوى مقصد باشید. نگذارید وجودتان «بن بست» باشد، یا سراب، که دیگران به فریب یا امید، نزد شما آیند، یا وقتى به شما برسند، به وجود عایقى برخورد کنند. وجودتان را «هادى» کنید، به سوى خدمتها و خدمتگزاران.
در حدیثى از حضرت صادق (علیه السلام) چنین آمده است: «به خدا و محمد و على ایمان نیاورده است کسى که هر گاه برادر دینی اش براى رفع نیازى به او مراجعه میکند، با چهره اى خندان با او برخورد نکند. اگر رفع حاجتش به دست او است، باید به انجام آن بشتابد و اگر کار از دست او بیرون است، سراغ دیگرى رود و از طریق دیگران، مشکل او را حل کند». اما متن این حدیث شریف:« ما آمن با... و لا بمحمد و لا بعلى من اذا اتاه اخوه المؤمن فى حاجه لم یضحک فى وجهه، فان کانت حاجته عنده سارع الى قضاءها و ان لم یکن عنده تکلف من عند غیره حتى یقضیها له». میبینید که این کوشش براى رفع مشکل برادر ایمانى، هم شرط اسلام است و هم ولایت! ایمان به خدا و رسول و ولایت، با این روحیه و خصلت شناخته میشود. برخى «دلال» و «کارچاق کن» فساد و گناه و نیرنگ و حقه بازی اند. آنان فرزندان شیطان و شاگردان ابلیس به شمار میآیند. بعضى هم «واسطه خیر» و «شفیع حسنات»اند. دلالى و کارچاق کنى در امور خیر و کارهاى صالح و خداپسند، از بزرگترین توفیقات الهى است که شامل بندگان ویژه اش میشود. اگر نیازمندى براى کارى سراغ ما آمد، فورى رد نکنیم، اگر از خودمان کارى ساخته نیست، به کسى، جایى، مؤسسه اى، اداره اى و... معرفى و راهنمایى کنیم که چاره کارش با آنجاست.
صدقه، اما بی پول
با شنیدن کلمه «صدقه»، بیدرنگ ذهنها سراغ کمک مالى به تهیدستان یا انداختن سکه و اسکناسى در صندوق صدقات و امثال آن میرود. ولى این، تنها شکلهاى عملى صدقه نیست. میتوان اهل صدقه بود،
بی آنکه پول خرج کرد. البته کمکهاى مالى، جاى خاصى دارد که در هر حال و هر جا خوب است. اما مهم، توجه به وسعت دایره «نیکى» است. باز هم از گفتار پیشوایان الهام بگیریم. از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود: هر مسلمان هر روز باید صدقه اى بدهد (ان على کل مسلم فى کل یوم صدقه). وقتى پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود، برخى از اصحاب، با شگفتى پرسیدند: یا رسول ا...! چه کسى طاقت و توان این کار را دارد؟ حضرت براى رفع ابهام و توضیح بیشتر و براى اینکه صدقه را تنها در انفاق مالى خلاصه نکنند، فرمود: «اماطتک الأذى عن الطریق صدقة، و ارشادک الجاهل الى الطریق صدقة، و عیادتک المریض صدقة، و امرک بالمعروف صدقة و نهیک عن المنکر صدقة و ردک السلام صدقة». «برطرف کردن عوامل اذیت از راه مردم، صدقه است، راهنمایى کردن جاهل به «راه»، صدقه است، عیادت کردن بیمار، صدقه است، امر به معروف کردن تو، صدقه است، نهى از منکر کردنت صدقه است. و... پاسخ سلام دادن نیز صدقه است!»
برادرى در سایه ایثار معناى مییابد. ایثارگر، کسى است که در عین نیاز، دیگرى را بر خود مقدم میدارد و در عین خستگى، کارهاى دشوار را بر عهده میگیرد و فداکارانه به خاطر خدا، به نفع مردم از «حق شخصى» خویش میگذرد. ایثارگرى، وارستگى از وابستگیهاست. در رابطه هاى مالى با دیگران نیز چنین است. کسى که شادى خود را به قیمت اندوه دیگران به دست میآورد، مسلمان نیست و آنکه «راحت» خود را با «رنج» دیگران میطلبد، انسان نیست. اگر در جمع مؤمنان، روحیه ایثارگرى برادرانه باشد، تا آنجا که جیبها و منافع یکى باشد، نه تنها اصطکاک منافع پیش نمی آید و نه تنها کلاه گذارى بر سر دیگران در اندیشه ها نمی گذرد، بلکه روحیه سختی پذیرى براى رفاه دیگران رواج مییابد، کارى که «خداپسندانه» است. ایثارگر، چون «رضاى خدا» را به دست میآورد، از عمق جان خشنود میشود. اوج صفا و گذشت، در آن است که برادرى را به مرز یگانگى برسانند؛ وحدت در خواسته، وحدت در محبت، وحدت در منفعت.
امام سجاد (علیه السلام) به مردى فرمود: آیا به این مرحله رسیده اید که یکى از شما دست در جیب دیگرى کند و آنچه را نیاز دارد بردارد، بی آنکه اجازه بگیرد؟ گفت: نه. فرمود: پس هنوز «برادر» نیستید! (هل یدخل احدکم یده فى کم اخیه و کیسه فیأخذ ما یرید من غیر اذن؟ قال: لا. قال: فلستم بإخوان). روحیه هاى سرشار از «ایثار»، «خدمتگزارى»، «کارگشایى»، مایه گذاشتن از «مال» و «آبرو»، ارزشى فوق تصور دارد و اگر بر زندگیها و معاشرتها سایه گستر شود، بهشت را در همین دنیا هم میتوان دید.
نقل از: ای بی نیوز
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.