علامه امینی میفرمودند که موضوع "زیارات" و "ادعیه" بدان گونه که در مکتب تشیع مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است و اگر کسی با این زیارات و ادعیه مانوس بشود و متوجه باشد که چه میخواند و فلسفه و حکمتش را بداند، این فرد، شیعه بیسوادی نمیشود. ایشان میگفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه میگوید این فرد، شیعه بیسواد نیست چرا که میفهمد دین یعنی چه.
تاکنون اندیشیده اید صاحب کتاب الغدیر، چه خصوصیاتی داشت که توانست این اثر گرانبها را که چراغ خانه دلهای با صفا و مشعل هدایت امت تا طلوع خورشید ولایت شد از خود جای بگذارد و اسطوره ای شود که به تعبیر استاد جلال الدین همایی: "علامه امینی در واقع نمرده، بلکه حیات جاودانی یافته است."
یکی از مسائل اساسی که در زندگی ایشان خیلی مهم بوده توجه به قرائت قرآن و انس با قرآن بوده است. ایشان در ماه مبارک رمضان خود را برای روزهداری و عبادات از کارهای دیگر فارغ میکردند و در این ماه 15 ختم قرآن داشتند. چهارده ختم به نیت چهارده معصوم علیهم السلام و یک ختم به نیت پدر و مادر خود. و در ماههای دیگر حداقل یک ختم قرآن داشتند. تاثیر این قرائتها و انس با قرآن در قلم ایشان دیده میشود چرا که نوشتههای ایشان بسیار روان و محکم است و البته تاثیر آن در الغدیر بسیار مشهود میباشد که استشهادهایی که ایشان در الغدیر به آیات قرآن داشتهاند به گونهای بوده که انگار این آیه برای آن موضوع مطروحه نازل شده است.
ایشان روی توسلات هم خیلی تکیه میکردند و شدیداً به زیارت جامعه کبیره، زیارت امین الله و زیارت عاشورا معتقد و مقید به خواندنش بودند و بسیاری از ادعیه را حفظ بودند.
یک قسمت عظیمی از زندگی مرحوم علامه را ادعیه و توسلات و تمنای از اهلبیت و خصوصاً زیارات پر کرده بود. ایشان هر شب به زیارت حرم امیرالمومنین علی علیه السلام مشرف میشدند و آنقدر آداب را در زیارت رعایت میکردند که مردم میایستادند و به ایشان مینگریستند که آداب را بیاموزند. ایشان با کمال خضوع و خشوع و با حزن، بالای سر امام مینشستند و با برخی الفاظِ زیارات با امام سخن میگفتند و آنقدر اشک میریختند که بر روی محاسنشان جاری میشد و آنقدر غرق زیارت میشدند که اکثراً از یک ساعت هم میگذشت.
علامه امینی وقتی در حرم این الفاظ را میخواند که: اشهد انّک تسمع کلامی و ترد سلامی، یقین داشت که مقابل حضرت نشسته و با ایشان صحبت میکند و جوابش را نیز از حضرت میگیرد. و این رتبهی خیلی بالایی در ولایت است.
ایشان اکثراً وقتی به زیارت حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام مشرف میشدند با پای پیاده میرفتند و مسئله قابل توجه اینست که ایشان از راه اصلی نمیرفتند بلکه مسیر را از میان روستاها انتخاب میکردند و شب را به صورت ناشناس در منزل آنها میماندند و در آنجا به سخنرانی در باب معارف دین و اهلبیت علیهم السلام میپرداختند و بدین وسیله طعم شیرین معارف الهی را به کامشان مینشاندند.*
منبع:
* برگرفته از مقاله "نگاهی به زندگی علامه امینی (رحمه الله)" از سایت تبیان
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.