عمربنخطاب:« ای کاش من قوچ خانوادهام بودم و آن قدر مرا میپروراندند که چاقترین قوچان میشدم آنگاه هرکس را دوست می داشتند به دیدارشان میآمد پس مقداری از مرا می پختند و مقدار دیگری را سرخ می کردند؛ سپس مرا میخوردند و از آنها (به شکل نجاست) خارج میشدم و بشر نبودم.
کنز العمال - المتقی الهندی - ج 12 - ص 619
عن الضحاک قال: قال عمر: یا لیتنی کنت کبش أهلی سمنونی ما بدا لهم، حتى إذا کنت أسمن ما أکون زارهم بعض من یحبون فجعلوا بعضی شواء وبعضی قدیدا ثم أکلونی فأخرجونی عذرة ولم أکن بشرا ( هناد حل، هب)
ای کاش واقعا قوچ بودی و قاتل حضرت زهرا نمیشدی.
دیدگاهها (۱)
خادم المهدی
۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۱۱