از دید وهابیت، "عمر بن خطاب " هم مشرک است

یکی از مهم ترین ابزار تهاجم بی امان وهابیت علیه شیعه، توسل و وسیله قرار دادن کسانی ست که در بارگاه الهی تقرب دارند. این نقطه ی اختلاف میان شیعه و وهابیت، همان طور که بارها گوشزد کرده ام، حمله ی بی منطقی را سامان داده که غالبا همراه با خشونت می باشد، خشونتی که در چهره های گوناگون به خصوص ترور، قطع عضو، شکنجه و بروز یافته است. این خشونت که امروزه تئوریزه گردیده و مستند به فتاوی علمای وهابی ست، اسف بارترین صحنه های تاریخ را رقم زده و دهشت ناک ترین مناظر خشونت به نام مذهب را به نمایش گذارده است.

علمای وهابی حاضر نیستند حتی در کتب مربوط به مذهب اهل سنت نیز مطالعه ای نموده و مستند بودن اعمال شیعیان در مورد توسل را بپذیرند. روشن است که به هیچ روی نمی توان گفت دانشمندان این فرقه ی خشونت طلب، از انبوه مدارک تاریخی درباره توسل بی اطلاع هستند، بلکه آن گاه که تعصب در کار آید، پرده ای بس ضخیم در مقابل دیدگان آویخته می شود و حتی کوچک ترین شعاعی از واقعیت به دیده درنمی آید.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

خدای ابن تیمیه هر شب درآسمان دنیا!!

ابن تیمیه به صراحت می گوید:

«إنَّ اللهَ عزَّوجلَّ... ینزل کلُّ لیلةٍ إلی سماء الدنیا کیف شاء... فمن أنکر النزولَ أو تأوَّلَ فهو مبتدعٌ ضالٌ»

خداوند عز وجل هرشب ازآسمان به زمین می آید... کسی که منکر این سخن گردیده ویا آن را توجیه کند، بدعت گذار وگمراه است.

کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة(مجموع الفتاوی)، ج5، ص61، اسم المؤلف:أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبوالعباس

۰ ۰ ۱ دیدگاه

خدای وهابیت!

از جمله معتقدات ابن تیمیه، (بنیان گذار فرقه وهابیت) اعتقاد به جسمانیت خداوند سبحان و اثبات لوازم آن همچون داشتن صورت، دست، پا وکارهایی چون راه رفتن، خندیدن، نشستن به روی صندلی ومانند اینهاست.

خدای ابن تیمیه سوار برپشه!!

ابن تیمیه در جایی دیگر صراحتاً می گوید:

« و لو شاء لاستقر علی ظهر بعوضة فاستقلت به بقدرته ولطفِ ربوبیته فکیف علی عرش عظیم »

اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش برپشت پشه ای هم سوار گردد حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد؟

التأسیس فی رد أساس التقدیس، ابن تیمیه حرانی، ج1، ص568

۰ ۰ ۰ دیدگاه

ده صفت برتر سگ از زبان حضرت امیرالمؤمنین

مرحوم حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی حدیثی را از حضرت مولا بدینگونه نقل می فرمودند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در اوصاف " سگ" می فرمایند: طوبی لمن عیشه کعیش الکلب، ففیه عشرة خصال فینبغی ان یکون کلها للمؤمن: خوشا به حال کسی که زندگیش چون زندگی سگ باشد. در این حیوان ده خصلت است که مومن به داشتن آنها سزاوار است


الاول: لیس له مقدار بین الخلق و هو حال المساکین
آنکه سگ را در میان مردمان قدری نیست و این حال مسکینان است

الثانی: ان یکون فقیرا لیس له مال و لا ملک و هو صفة المجردین
آنکه مالی و ملکی ندارد و این همان صفت مجردین است -مجردین یعنی کسانی که به مقام تجرد نائل شده اند- و از همه چیز و همه کس حتی خود فارغ شده اند
الثالث: لیس له مأوی معلوم و الارض کلها له بساط و هو من علامات المتوکلین
آنکه او را خانه و لانه ای معین نیست و همه زمین بساط اوست واین علامت متوکلان است
الرابع: ان یکون اکثر اوقاته جائعا و هم من دأب الصالحین
 آنکه اغلب اوقات گرسنه است و این عادت صالحان است
الخامس: إن ضربه صاحبه مأة جلدة لا یترک بابه و هو من علامات المریدین
آنکه اگر صد تازیانه از صاحب خود بخورد در خانه او را رها نمی کند واین صفت مریدان است
السادس: لا ینام من الیل الا الیسیر و ذلک من اوصاف المحبین
آنکه شب هنگام بجز اندکی نمی خوابد و این از اوصاف محبین است
السابع: انه یطرد و یجفی فیجیب و لا یحقد و ذلک من علامات الخاشعین
آنکه رانده می شود و جفا می بیند لکن چون بخوانندش بدون دلگیری باز می گردد و این از علامات خاشعین است
الثامن: رضی بما یدفع صاحبه من الاطعمة و هو حال القانعین
آنکه به اضافه طعام صاحبش راضی است و این حال قانعین است
التاسع: اکثر عمله السکوت و ذلک من علامات الخائفین
آنکه بیشتر اوقاتش خاموش است و این از علامات خائفین است
العاشر: اذا مات لم یبق منه المیراث و هو حال الزاهدین
آنکه چون بمیرد میراثی بجای نگذارد و این حال زاهدان است


منابع:
نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص 310
نشان از بی نشانها، چاپ هجدهم، ج اول، ص 310
تحریر المواعظ العددیة، ص 387- 388

ثمین و ماء مَعین چاپ دوم صفحه 457 ـ تالیف آیت الله سید مجتبی حسینی میر صادقی زنجانی
لئالی الأخبار ج 5 ص 5  

۰ ۰ ۰ دیدگاه

چهار ذکر الهی درچهار حالت بحرانی

حضرت امام صادق علیه السلام فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهارچیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!
1- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر«حسبنا الله ونعم الوکیل» (آل عمران173) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، وتخویف شیاطین در آنها اثر نکرد وبه ذکر فوق تمسک جستند) همراه  با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) وچیزی زاید بر آن(سود در تجارت) باز گشتند، وهیچگونه بدی به آنان نرسید.
2- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا إله إلا أنت سبحانک إنی کنت من الظالمین»(سوره انبیاء87) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم وهمین گونه مؤمنین را نجات می بخشیم.»(سوره انبیاء88)

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

چرا چادر مشکی؟!!

چرا چادر مشکی؟!!

چند جواب mp3...       در ادامه دانلود کنید...

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه

عمر بن خطاب خوب می دانست...!!

   سند حرف عمر

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

نماد شیطانی وهابیت

تصویر / نماد شیطانی وهابیت بین خانه خدا و غار حرا جدایی انداخت

 نماد شیطانی وهابیت  بین خانه خدا و غار حرا جدایی انداخت (بدون شرح)...

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

مسجدی به نام مؤسس فرقهٔ وهابیت!

کار‌شناسان بر این اعتقادند که افتتاح این مسجد و متعاقب آن سخنرانی امیر قطر درباره آن در حقیقت اعلام این موضع دوحه به سلفیون است که وهابی‌ها می‌توانند بر روی آن حساب کنند به ویژه که سابقه چند دهه‌ای در حمایت از وهابیون، سلفی‌ها و اخوان المسلمین داشته است.

 

 

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

وهابیت؛ فرقه‎ای علیه شیعه و سنی

آیین وهابیت بر اساس عملکرد، عقاید و باورهای شیخ محمدبن عبدالوهاب شکل گرفت. امروزه نیز این فرقه بر عقاید شیخ محمد و دیگر رهبران آن پافشاری می‎کنند...

"جمیل صدقی زهاوی" در خصوص فتح طائف به دست وهابیان می‌نویسد: از زشت‌ترین کارهای وهابیان، قتل عام مردم است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند. طفل شیرخوار را بر روی سینه مادرش سر می‌بریدند. جمعی را که مشغول فراگرفتن قرآن بودند، همه را کشتند. چون در خانه‌ها کسی باقی نماند به دکان‎ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی که در حال رکوع و سجود بودند، را کشتند. کتاب‎ها را که در میان آنها تعدادی مصحف شریف(قرآن) و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم (از معتبرترین کتاب‎های حدیثی در نزد اهل تسنن) و دیگر کتب حدیث و فقه بود در کوچه و بازار افکندند و آنها را پایمال کردند. این واقعه در سال ۱۲۱۷ق اتفاق افتاد.

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه