اقرار به واقعه غدیر
عبد الله بن شریک، از سهم بن حصین اسدى، نقل مى کند و می گوید: من و عبد الله بن علقمه، که روزگارى از دشنامگویان به على علیه السلام بود، به مکّه وارد شدیم. به او گفتم: آیا مى خواهى با ابو سعید خدرى دیدارى تازه کنیم؟ گفت: آرى. پس نزد او رفتیم. عبد الله بن علقمه گفت: آیا فضیلتى درباره على شنیده اى؟ گفت: آرى. چون برایت نقل کردم، آن را از مهاجران و انصار و قریش هم بپرس. چرا که پیامبر خدا، روز غدیر خم برخاست و با بیان رسای فرمود: «اى مردم! آیا اختیار من به مؤمنان، از خود آنها بیشتر نیست؟». گفتیم: چرا. سه بار این سخن را تکرار کرد و آن گاه فرمود: «اى على! نزدیک بیا». پس، پیامبر خدا دو دست او را بالا برد ـ تا آن جا که به سفیدى زیر بغلشان نگریستم ـ و سه بار فرمود: «هر که من مولاى اویم، على مولاى اوست». عبد الله بن علقمه گفت: تو خودت این را از پیامبر خدا شنیدى؟ ابو سعید گفت: آرى، و به گوش و سینه اش اشاره کرد و گفت: دو گوشم آن را شنید و دلم آن را حفظ کرد. عبد الله بن شریک مى گوید: عبد الله بن علقمه و سهم بن حصین به نزد ما آمدند. چون نماز ظهر را خواندیم، عبد الله بن علقمه برخاست و سه بار گفت: من به درگاه خدا از دشنام دادن به على علیه السلام توبه مى کنم و از او آمرزش مى طلبم. (1)
آخرین نظرات
- دستت شما درد نکند خوب است اما فونتی عربی نسخ که می شد بسیار خوب تر می شد.
- یادتون نره سنی یعنی به سنت عمر و خلفا ببینید این ...
- یادتون نره سنی یعنی به سنت عمر و خلفا ببینید این ...
- سلام. خداخیرتون بده. خیلی به دردم خورد
- با تشکر از زحمات شما خدا خیر و برکت به زندگی شما بدهد
- آقایی که خودت را "من"معرفی کردی این فرض غلطی که ...
- اصلا لازم نیست این همه کتاب بخونیم تا به حقیقت پی ...
- اگر شیعه علی نبود اسلام به بی راه می رفت و جهالت ...
- سلام هنوزم این پیامرسان هست؟
- خدا خیر دنیا و آخرت بده بهتون خیلی کمکم شد برای ...