۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عهد» ثبت شده است

فرصتی برای عهدی تازه!

http://s5.picofile.com/file/8161291342/1IAVK_XDlANPXBmi_fg2SwEj1JlvDwpHMQPu_CkdA_VcRsaFTFNXYA5k2jDhTpfKiE1D6k9cDn_XLkoIhv93Nys_s0_d_e1_ft.jpg

هیچکس به من نگفت که یکی دیگر از راه هایی که مرا به یاری شما نزدیک می کند، بستن عهد با شماست.

عهدهایی که شاید در ظاهر کوچک باشند اما در گذشت زمان، اثرات پر باری را به نمایش خواهند گذاشت.

مثلا عهد ببندم که با مردم شهرم بیشتر مدارا کنم و دروغ را از صفحه زندگیم فقط به خاطر شما پاک کنم

و بر همین دو عهد، مداومت  کنم تا بعد از محکم شدن این عهد و پیمان، سراغ سومین پیمانم با شما بیایم...

   حتی دعای عهد را اگر صبحها موفق به خواندن نمی شوم در اولین وقت نشاطم در هر جا شد زمزمه کنم.

هر چند که دیر فهمیدم که دعای عهد چه مضامین زیبایی دارد و چه مناجات عاشقانه ای است که طلب دیدار دلدار را می کند

و عاجزانه درخواست یاری آن امام غریب را در سر می پروراند که حتی اگر مرگ آمد و

قبل از ظهورت، مرا از دنیا برد، باز هم زنده شوم و برگردم و تو را یاری کنم.

کسی به من نگفت که می توانی صبح را با عهد با امام زمانت شروع کنی تا این عهد،

مدد کند تو را در دوری از گناه و یک قدم نزدیک شدن به عزیز دلها.

به جای حسرت وای کاش ها مهیا شو

امیر و سرور امیدها در راه است...

التماس دعای فرج

۰ ۰ ۱ دیدگاه