طلوع یک ستاره
امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 232هـ قمری در مدینه چشم به جهان گشود. مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت را داشت، تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد. این زن پرهیزگار در سفری که امام عسکری (علیه السلام) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد. کنیه آن حضرت ابامحمد بود.
امام حسن عسکری (علیه السلام) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود. راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش -در ایام عمر کوتاه خود- روشن کرد.
مکارم الاخلاق امام مهربانی ها
ابن شهر آشوب روایت کرده از موسى بن سیار که گفت: من با حضرت امام رضا علیه السلام بودم؛ آن حضرت به دیوارهاى طوس نزدیک شد که شنیدم صداى شیون و فغان، پـس پـى آن صدا رفتم ناگاه برخوردیم به جنازه اى چون نگاهم به جنازه افتاد دیدم سیدم (امام رضا علیه السلام) پا از رکاب خالى کرد و از اسب پیاده شد و نزدیک جنازه رفت و او را بلند کرد پـس خود را به آن جنازه چسبانید چنانکه بره نوزاد، خود را به مادر چسباند. پس رو کرد به من و فرمود: اى موسى بن سیار! هر که مشایعت کند جنازه دوستى از دوستان ما را از گـناهان خود بیرون شود مانند روزى که از مادر متولد شده که هیچ گناهى بر او نیست. و چون جنازه را نزدیک قبر بر زمین نهادند. دیدم خود امام رضا علیه السلام به طرف جنازه رفت و مردم را کنار کرد تا خود را به جنازه رسانید پس دست خود را به سینه او نهاد و فرمود: اى فلان بن فلان! بشارت باد ترا به بهشت بعد از این ساعت دیـگـر وحشت و ترسى براى تو نیست. من عرض کردم: فداى تو شوم! آیا مى شناسى این شخص میت را و حال آنکه به خدا سوگـند که این بقعه زمین را تا به حال ندیده و نیامده بودید؟ فرمود: اى موسى! آیا ندانستى که بر ما گروه ائمه، عرضه مى شود اعمال شیعه ما در هر صبح و شام پـس اگـر تقصیرى در اعمال ایشان دیدیم از خدا مى خواهیم که عفو کند از او و اگر کار خوب از او دیدیم از خدا مسئلت مى نماییم شکر، یعنى پاداش از براى او.
منتهی الآمال ج 2 ص 467
فرصتی برای زندگی
گرچه همه زمان ها مخلوق خداست لیکن برخى از آنها از شرافت و ویژگى خاصى برخوردار است. درست است که همه ماه هاى سال، پرتوى از قدرت جهان آفرین است; امّا سه ماه رجب، شعبان و رمضان، داراى امتیاز و برجستگى ویژه اى هستند. در عصر جاهلیت، مردم ماه رجب را گرامى مى داشتند.
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: رجب، «شهرالله الأصمّ» است; و بدان سبب آن را «اصمّ» نامیدند که هیچ ماهى به پایه عظمت آن نمى رسد; مردم زمان جاهلیت به رجب حرمت مى نهادند و آنگاه که اسلام درخشیدن گرفت، بر حرمت آن افزود. بدانید که رجب، ماه خدا شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است پس هرکس یک روز از رجب را روزه بدارد، مستحقّ رضوان الهى گردد و روزه اش غضب الهى را خاموش کند و خداوند درى از درهاى جهنّم را بر او ببندد. اگر کسى به اندازه تمام زمین طلا انفاق کند، برتر از روزه یک روز آن نخواهد بود...
آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟
درگیری در مسجدگوهرشاد در زمان رضاشاه
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فتن٬ از اوایل دهه پنجاه تعداد کسانی که پایبند به ارزشهای اسلامی مانند نماز، روزه و حجاب بودند رو به گسترش نهاد. در بین ارزشهای اسلامی حجاب معنای دیگری داشت. پس از اقدامات نابخردانهی رضاشاه در تحمیل بیحجابی به زنان مسلمان و واقعهی گوهرشاد، مسئله حجاب بزرگترین چالش بین روحانیت و رژیم پهلوی شد. از آن به بعد حجاب نه تنها به عنوان یک واجب شرعی و یک سنت اسلامی، بلکه به عنوان نمادی سیاسی- مذهبی بین روحانیت و رژیم محل نزاع و جدال قرار گرفت.
شاه حجاب را سمبل عقب ماندگی و بیحجابی را لازمهی پیشرفت جامعه میدانست. شاه پوشیدن چادر را هنگام «راندن اتومبیل و کار کردن در اداره و یا در کسوت پزشک و وکیل دعاوی بسیار سخت» میدانست[1]. او چنان از آینده و چادر نگران بود که میگفت: «چگونه میتوانیم در آینده جامعهای خشنود و خوشوقت بسازیم که در آن بچهها دارای مادرانی در کفن سیاه باشند.»[2]
فانوس های همیشه روشن!!!
گوش هایم را می گیرم! چشمانم را می بندم! تا ترانه ی دلخراش اصابت شلیک بر تن خسته و پاکت را نشنوم، چه ترانه غم انگیزی!
دشمن وسعتِ سینه ات، دل مهربانت را نشانه گرفته و تو در این نبرد روحت را به پرواز در می آوری، پا هدیه می دهی! دست رها می کنی!
چشمانت را به دوردستها به فصل زندگیم دوخته ای. ای شهیدان روزهای سبز!! در کدامین خاک آرام خفته اید؟! برخیزید و ببینید که اینک، دشمن ِدیرینه وطنم، طلسم ارزش هایم، باورهایم را هدف قرار داده. دیگر از تانک های غول پیکر، از شلیکِ گلوله ها خبری نیست.
دشمن فرهنگم، دینم، قلب پاره ی تنم، مادر، خواهرم، برادرم را در تارهای تنیده ی خود احاطه کرده و می خواهد بذر کهنه و فاسد فرهنگِ خود را بر لباسم، خانه ام، چهره ام، کتابم، آرام آرام در مزرعه سبزِِ امید و فطرتِ پاک خداوندیم بپاشد.
و من غافل از آن! و چشم به امید همت ها، باکری ها، خرازی ها، باقری ها و... هستم.
شمع های همیشه روشن انقلاب! از تن خاک برخیزید و مرا از گودال ِناپیدای دشمن رهایی ببخشایید!!
نقل از: نمره عینک ایمانم!!!
قدمی برای ظهور در شبهای قدر!
تو در ساختن نردبان ظهور/سهم عظیمی خواهی داشت/شاید به اندازه یک العجل العجل/یا به اندازه بیت شعری در مدح او/یا به اندازه قدمی از جنس خودت
فراموش نکن تو منتظری. با آن هایی که بی خیال نشسته اند فرق می کنی یادت باشد مثل تو در این دنیا انگشت شمارند...که اگر زیاد بودند،، مهدی غریب نبود...
قدم بردار...برای ظهور...
در شب های قدر که حسنات پاداش فراوانی دارند، برای خشنودی حجت خدا قدم بردار.
برای ورود به صفحه ثبت نام نهایی طرح، اینجا را کلیک کنید.
آخرین نظرات
- دستت شما درد نکند خوب است اما فونتی عربی نسخ که می شد بسیار خوب تر می شد.
- یادتون نره سنی یعنی به سنت عمر و خلفا ببینید این ...
- یادتون نره سنی یعنی به سنت عمر و خلفا ببینید این ...
- سلام. خداخیرتون بده. خیلی به دردم خورد
- با تشکر از زحمات شما خدا خیر و برکت به زندگی شما بدهد
- آقایی که خودت را "من"معرفی کردی این فرض غلطی که ...
- اصلا لازم نیست این همه کتاب بخونیم تا به حقیقت پی ...
- اگر شیعه علی نبود اسلام به بی راه می رفت و جهالت ...
- سلام هنوزم این پیامرسان هست؟
- خدا خیر دنیا و آخرت بده بهتون خیلی کمکم شد برای ...